بدانی من زنم
میخوانم،مینویسم،میگریم،فریاد میزنم
تا تو بدانی من زنم
تا بدانی نبـــــــــــــــــــــــــــــــــایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
به شخصیت من لتمه بزنی،
تا در خیابان مزاحمم نشوی
آخر یک نفر به من بگوید این کارها برای چیست؟
برای چی لعنتیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای چی من به خاطر تو باید توی پاسگاه پلیس باشم؟
چرا باید گشت ارشاد مرا بگیرد؟
چرا بایدبا دیدن ماشین گشت ارشاد باید دلم بریزد؟
چرا دست از سرم بر نمیداری؟
چرا نمیگذاری من زندگی کنم؟
چرا ما باید به جای شما«آدمــــــــــــ»باشیم؟
چرا؟
بگوچرا این کارهارا میکنی؟یک لحظه بنشین وفکر کن برای چه؟
تفریح؟سرگرمی؟چه چیزی؟
مگرمن شده ام بازیچه ی تو؟مگر من تحمل این همه تحمت را دارم؟
فقط بدان روزی سزای کارهایت را میبینی
سزای بازی دادن دل دختران بیچاره فقط برای«تفریح»
شکستن دل هم مگر تفریح است؟
فقط بدان روزی سزای کارهایت را میبینی
♥?Baran ?♥